قبل از هر صحبتی ابتدا این سوال مطرح می شود که دلیل استفاده از توپولوژی مش در پروتکل Z-Wave چیست؟
آیا مشکلی ساختاری وجود دارد که ما را محدود میکند به استفاده از توپولوژی مش یا که خیر اصلا خودمان به دلخواه
و بر اساس بهینه ترین روش ممکن به این توپولوژی برای هوشمند سازی بر اساس پروتکل مذکور دست یافته ایم؟
ابتدا به ساکن تحلیل نتورکی از این روند بیان خواهیم کرد.
در شبکه ی تامین انرژی یک خانه تجهیزات مختلفی اعم از کلید ، پریز ، جعبه فیوز و تحهیزانی که برق را مصرف میکنند موجود است.
حال فرض کنید بخواهیم این روند را هوشمند کنیم.در اینجا اولین سوالی که مطرخ میشود این است که بهترین راه ارتباط دادن این تجهیزات به همدیگر چیست؟
آیا باید بستری (Media) که استفاده میکنیم هدایت پذیر (کابل) باشد یا هدایت ناپذیر (وایرلس)؟
تحربه ثابت کرده است بهترین و کم هزینه ترین روش استفاده از بستر وایرلس می باشد.برای آشنایی بیشتر چند مثال از قبیل اینفرارد ، WiFi و بلوتوث در هر منزلی وجود دارد.
مهمترین مزیت این بستر عدم احتیاج به سیم کشی مجدد و فراهم کردن این قابلیت که تجهیزات بتوانند با انعطاف مناسبی در شبکه جابه جا شوند.
پروتکل Z-Wave بر اساس استاندارد 802.15.4 انجمن IEEE ایجاد شده است.
در شبکه ی هوشمندی یک واحد مسکونی بعضا این مشکل پیش می آید که نمیتوانیم سیگنال فرمان را به طور مستقیم به Device مورد نظر برسانیم یا ممکن است این سیگنال
در مسیر تضعیف گردد.استفاده از توپولوژی مش به ما کمک میکند که سایر تجهیزات حکم Repeater و Router را برای ما بازی کنند.
دیگر مزیت مهم این توپولوژی قابلیت اطمینان بالا میباشد چراکه هر Device در بدترین حالت حداقل به یک Device دیگر وصل می باشد.
بسیار از هابهای هوشمند خانگی از قبیل هاب آمازون ، گوگل و سامسونگ نیز این پروتکل را ساپورت میکتتد.
نویسنده - سیاوش شجاعی